هرکس برای رسیدن به اهداف خود درزندگی ، به فراخور شخصیت و فرهنگ واستعداد خود راههایی را برمی گزیند، که آن راه و روشها میتوانند مثمر ثمر باشند ویا اینکه بدون نتیجه باشند و در صورتی که بدون نتیجه و بدون ثمر باشند آن شخص انرژی خود را بی جهت وبی خود از دست میدهد . فارس سگ هم برای رسیدن به اهدافش راههایی را آزموده که بعضی از آن راهها موجب ترقی ظاهری فارس سگ شده است بعضی از راهها هم بدون نتیجه بوده است . فارس سگ که رفتاری ناشایست سگی با دیگران دارد این رفتارهایش باعث شده که لقب بسیار زیبنده و در فراخور حال این قومچه از طرف ملل دیگر به فارس سگ یعنی همان فارس سگی داده شود . فارس سگ خود نیز براین نکته واقف است که در بسیاری موارد حتی از سگ واقعی پست وپست تر است . ولی با این همه فکر کرد اگر ماجرا را با خدا در میان بگذارد شاید خدا درد سگیش را درمان کند برای همین پس از چندین روز کاغذ بازی و کلی پارتی بازی رفت با شرمندگی پیش خدا وگفت: خدایا نوکرتم مردم از بس که از مردم فارس سگ شنیدم کاری کن که دیگر مردم به من فارس سگ نگویند . خدا با شنیدن این حرفها به فارس سگه گفت : چاره کار در دست خودت است ولی برای راهنمایی من چند راه را برای ترک عادات پیشنهاد میکنم که در صورت ترک این عادتها از فارس سگی رها میشوی .
1 – قبل از هر چیز ومهمترین اصل برای خروج از فارس سگی باید از چاپلوسی وتملق در نزد بزرگان بپرهیزی که این بد ترین صفت است.
2 - از پارسیدن جدٱ خودداری بکن چون با هر بار پارسیدن دور بر میداری وفکر میکنی که یک گهی هستی .
3- سومین راه هم به نوبه خود دارای اهمیت بسیاریست وآن این است که از گاز گیری وپارچه گیری بپرهیزی و اگر هم خواستی پاچه گیری بکنی قبلش کمی بپاسی که طرف کمی دور شود تا نتوانی گازش بگیری .
4 – چهارمین راه هم بازمهم است که باید حتما آن را ترک کنی ... خدا که چهارمین راه را میخواست بگوید فارس سگ با عجله حرف خدا قطع کرد وگفت : حتما ماده فارس سگها هم نباید در فاحشه خانه ها کار کنند و نر فارس سگها هم نباید کوس کشی بکنند ، که این آخری اصلا نشدنی است چون ما اگر آنها را کنار بگذاریم نانمان بریده است . خدا که از این حرکت زننده فارس سگ ناراحت شده بود گفت : خلایق هر چه لایق