از يك دوجنسي كه پدرش ترك و مادرش فارس بوده مي پرسند تو ترك هستي يا فارس؟!ميگه:والله خودمم گيج شدم اما وقتي ميكنم تركي حرف ميزنم و وقتي ميدم فارسي
--------------------
ميگن يک فارسی تمام انواع از سگهای دنيارو يک جايی جمع می کنه و صدای پارسشون رو ضبط می کنه بعد اسم اون جا رو ميذاره: بانک اطلاعات زبان فارسی
--------------------
يك تركي شروع مي كنه دور چاه توالت خودشو سيم خاردار مي كشه.يكي ازش مي پرسه چرا اينجا سيم خاردار مي كشي؟ تركه ميگه چون فارسها گه زيادي ميخورند!!!
--------------------
يکي از فارساي دو آتيشه ميره سر قبر کوروش کبير با صداي بسيار بلند و کشداري نعره ميزنه :کووووووورووووووش اسووووووووده ه ه ه ه ه ه ه ه بخواااااااااااااااااااااااب من بيداااااااااااااااااااااااااااااااااااارم! صداي يارو از بس نکره بوده کوروش يکهو بعد از دو هزارو پانصد سال از خواب مي پره .ناگهان از مقبره کوروش يک سيل وحشتناکي سرازير ميشه ويارو رو با خودش مي بره. ضمن اينکه داشته سيل يارو رو ميبرده داد ميزنه: اي کوروش اين چه داستاني است که بر من گذشت؟! صداي کوروش شنيده ميشه که ميگه: شما فارسها به عقلتون نرسيده که توي اين 2500 سال يک موالي مستراحي اين دورو برها بسازيد؟!
--------------------
- شهرداري ته ران طي نامه اي از فرهنگستان زبان فارسي در خصوص وضع يک کلمه جهت ناميدن «افرادي که شبها مامور صيد و حبس سگهاي ولگرد شهر هستند» استعلام مي کنه. رييس فرهنگستان در جواب مي نويسه: از انجائيکه برماست تا از گذشتگان خود واژه نيکو وام گيريم و از انجائيکه ما هرانچه که داريم از کوروش و داريوش و تخت جمشيد است ما واژه «پارس پوليس» را برگزيديم!
--------------------
يه فارس به خدا شکايت ميکنه که چرا به مصريها زيبائی و به ترکها غيرت دادی؟ اما برای فارسها چيزی ندادی که با آن در دنيا مشهور شوند. خدا هم دلش به فارسه می سوزه . زمين بزرگ شهر نو را به او عطا می کنه. فارسه هم خواهر -مادر - عمه خود را بر می داره می ره اونجا و به شغل شريف کس کشی مشغول می شه.
--------------------
یه بار ترک می خاست جک تعریف کنه فارسا نمی زاشتن چون می خواست جک به فارسا بگه بعد ترکه میبینه نمی زارن جکشو بگه میگه آقا یه روز یه ترک همه جمع میشن دورش میگن حالا بگو بخندیم ترکه میگه یه روز یه ترک داشت می رفت افتاد تو یه چاه که پر از گه بود درش میارن میبینن ای بابا این یه فارسه که 1 ساعته داره تو چاه گه میخوره
--------------------
یه ترکه بچه اش را به دکتر می برد. شلوار بچه را پایین کشیده وبا اشاره می گوید: آقای دوقتور کوروش درد میکنه. د کتر سؤال می کند: عزیزم شما بخاطر داشتن لهجه نمی توانید بگویید: کیرش؟ ترکه میگه: نه آقای
دوقتور. برای اینکه بی ادبی نشود اسم رسمی اش را گفتم.
--------------------
یه روز مسابقه ای برگزار بود که میزان مقاومت آلت تناسلی افرادی از اقوام مختلف را می سنجیدند. شرکت کنند گان پشت سر هم به صف ایستاده بودند ودر جلو، میزی بود که افراد به نوبت آلت تناسلی خود را روی آن قرار میدادند تا داوری که پشت آن میز نشسته بود باچکشی بر سر کوروش (کیر) شرکت کنندگان می کوبید.
نفر اول یک رشتی بود. وقتی چکش برسر کوروشش می خورد دادمی زند: اعووووو...! واز صف خارج می شود. نفر پشت سری که یک کرد بود جلو می رود. بعد از دریافت چکش داد می زند : آی کره ه ه...!، بعد نوبت به عرب می رسد. او هم پس ازنوش جان کردن ضربه با فریاد الوای! الوای! از صف خارج می شود. نوبت به فارسه می رسد. وقتی چکش کوبیده می شود، فارس هم چنان ساکت می ماند. اما داد نفر پشت سرش که یک ترک بود درمی آید: آخ ددم وای! چرا که کوروش او بود که از فارسه رد شده بود وروی میز داور قرارداشت
--------------------
ترکه از اینکه زنش قهرکرده وبه خانه پدرش رفته بود، عصبانی شده بود. ازشدت عصبانیت سگش را دعوا می کرد، سگش هم از او قهرمي کنه و پارس کنان به فرهنگستان زبان پارسی می ره
--------------------
روزی مسابقه قدرت کوروش اقوام بود. افراد می بایست وزنه هایی رابا کوروش خود بلند می کردند. کرد، لر، بلوچ، رشتی، وعرب به ترتیب رکورد هم را مشکنند. نوبت که به فارس می رسد، او بزرگترین وزنه موجود را بلند می کند ومورد تشویق حاضرین قرار می گیرد. ترکه می بیند اگر بزرگترین وزنه را هم بزند با فارسه مشترکا اول خواهد شد. فوری وارد میدان شده در حالی که مسابقه یارو هنوز تمام نشده بود، کوروشش را وارد کون فارسه کرده ، او و وزنه ای را که هنوز به زمین نگذاشته بود، باهم بلند می کند
--------------------
ترکه مهمان خانواده یک فارسی شده بود. خدمتکار آمد وگفت برای خوردن انگور داریم، انجیر داریم، انبه داریم، انار داریم، ... ترکه گفت شما فارسها چقدر ان می خورید
--------------------
مسابقه ای دردنیا برگزار می شد. بنابراین بود که به نمایندگی از هر ملتی یک نفردر جایگاه قرارگرفته وتنها با یک جمله غیرمستقیم به برجسته ترین جنبه افتخار آمیز علمی یا فرهنگی مملکت خود که به آن شهره هستند، اشاره کند. یک ژا پنی پشت تریپون قرارگرفت وگفت: بدون کامپیوتراینهمه پیشرفتهای علمی وفنی وفرهنگی برای بشر میسرنمی شد. یکنفرازیونان می گوید: فلسفه اساس تفکرات بشراست. یک ترک می گوید: شرافت بزرگترین سرمایه بشراست. یک فرانسوی می گوید: فرق پیشرفتهای بشر مدیون آزاد اندیشی اواست(یعنی اینکه فرانسویان آزاداندیشند). نوبت به فارس می رسد. وی له له کنان ازجای خود جهیده وپشت تریپون قرارمی گیرد ومی گوید: سگ حیوان باوفائی است
--------------------
برای ازبین بردن تمامی مظاهرفرهنگ ترک وجانشینی آنها با سمبل ها ونمادهای فارس، عده ای پان فارسیست نظیرآقای ورجه وورجه پشنهاد می دهند که برروی پرچم سه رنگ ایران بجای شیر، تصویریک قلاده سگ وفادار زیبا حک شود
--------------------
یه روز یه فارس مهمان یه ترک بود. ترکه می بیند که سگش مدام به این مهمان پارس می کند ولی فارسه بجای ترس و پرخاش با تکان دادن کله خود اورا تحسین می نماید. ترکه کنجکاو شده و موضوع را می پرسد. فارسه می گوید: شما ناراحت نباشید، ایشان برای بنده از شاهنامه خردوسی (فردوسي) می خوانند
--------------------
بین پایتختهای جهان یک مسابقه بین المللی تقلید صدای سگ می گذارند. ته ران اول میشه، دوشنبه دوم، کابل سوم
--------------------
يه ترك هر موقع ميخواسته به دودوله پسرش اشاره كنه ميگفته كوروش! يه فارس شديدا ناراحت ميشه به تركه اعتراض ميكنه ميگه اين كه اسمش كوروش نيست؟تركه ميگه پس چيه:فارسه ميگه بهش ميگن فردوسي .تركه ميگه پس كوروش چيه؟ خايه پسرت
--------------------
فارسه شب مياد خونه، به زنش ميگه: شهين بيا تو اتاق، امشب ميخوام بگذارم تو چشمت!! شهين بدبخت هول ميشه، ميگه: نه كوروش جون .. تورو خدا... بابا آخه كور ميشم. فارسه ميگه: مزخرف نگو زن، مگه ديشب گذاشتم تو دهنت، لال شدي؟
--------------------
ترکه با قطار ميرفته مشهد تا توبه کنه.تو ايستگاه ته ران يه بچه فارس خوشگل سوارهمون کوپه ميشه .ترکه که ديگه نميتونه خودش رو نگه داره کارفارسرو تموم ميکنه وقتی به مشهد ميرسن ترکه ميگه:دوزون سوزی من توبه ائلميشم بونودا سيکه سيکه گتيرميشم يوخسا گلميردی
--------------------
ميگن سه قلاده سگ ميشه يك تاجيك....۶ قلاده سگ ميشه افغاني......ميپرسن فارس چند قلاده سگه؟ميگه ۶ قلاده افغاني تازه ميشه يك فارس
--------------------
از يك فارس مي پرسن چرا دست از كس كشي بر نميداري؟ميگه يعني چي؟مگه غير از كس كشي هم شغل ديگه اي وجود داره؟
--------------------